۱۳۹۰ شهریور ۸, سه‌شنبه

پیری


آنا سینترا  تعریف می کند که پسر کوچکش با کنجکاوی کسی که واژه ی جدیدی را می شنود اما هنوز معنای آن را نمی فهمد ، از او پرسید: مامان پیری یعنی چه؟  آنا پیش از اینکه پاسخ بدهد، در کسری از ثانیه به گذشته سفر کرد و لحظات مبارزه ، دشواری ها و ناامیدی های خود را به یاد آورد. تمام بار پیری و مسئولیت را بر شانه هایش احساس کرد. چشم هایش را به سوی پسرش گرداند که خندان ، منتظر پاسخی بود. آنا گفت : پسرم ، به صورت من نگاه کن . این پیری است. و پسر چروکهای آن صورت و اندوه چشم ها را تماشا کرد. کدام عامل باعث شد پسرک تعجب نکند و پس از چند لحظه پاسخ دهد : " مامان ! پیری چقدر قشنگ است ! " ؟ 

پائولو کوئیلو

هیچ نظری موجود نیست: