سرنوشت بدیه اول جا تو ازم گرفت
صبح فردا شد دیدم رد پا تو ازم گرفت
تا می خواستم به چشمای روشنت نگا کنم
مال دیگری شدی و چشانو ازم گرفت
تو رو جادو کرد یکی با یه چیزی مثل طلسم
اثرش زیاد بود و خنده هاتو ازم گرفت
تو با من حرف می زدی نگات یه جای دیگه بود
خدا لعنتش کنه ، اون ، نگا تو ازم گرفت
خیلی وقته سختمه دیگه تنفس بکنم
یه جور عجیبی انگار هوا تو ازم گرفت
خدا دوس نداشت بیام پیشت ، کنار تو باشم
باورت نمیشه حس دعا تو ازم گرفت
دست روزگار چه قدر با من و آرزوهام بده
لحن فیروزه ای مریما تو ازم گرفت
سلامت ، خداحافظیت ، عزیز مای نقره ایت
حرف آخر ، به امون خد ا تو ازم گرفت
تو حواس واسم نذاشتی چه کنم از دست تو
اشتباهم ، بهترین جمله ها تو ازم گرفت
نمی خواد بپرسی چی ، خودم دارم بهت می گم
تویه خط خوردگی دنیا ، صدا تو ازم گرفت
یه کم از برگشتن قشنگ تو وقتی گذشت
یکی اومد و یه ذره وفا تو ازم گرفت
هفتم اردی بهشت ، نزدیکای تولد ت
جمعه ، که قد تموم زندگیم دلم گرفت
مریم حیدرزاده