گاه گرفتار احساس اندوهی می شویم که نمی توانیم مهارش کنیم. مهم نیست کجا باشیم – مشغول کار ، در کنار اشخاصی که دوستشان داریم، یک میهمانی- اما بدون هیچ توجیهی ، جهان رنگ می بازد و زندگی جادوی خود را نهان می سازد.
در این لحظه ها ،هیچ چیز بهتر از این نیست که به درون خود نظر اندازیم . در آن جا کودکی ترسیده هست که خوب نمی داند چه کند،چون نه صدایش شنیده میشود و نه به مشورت خوانده میشود. باید نسبت به این کودک بردبار باشیم. باید تا هر زمانی که لازم است ، بگذاریم زمام امور را به دست گیرد.، تا زمانی که دوباره احساس کند به او مهر ورزیده می شود.
در اندک زمانی ، درخشش به دیدگان ما باز می گردد و از آن زمان، اگر دیگر ارتباط خود را با این کودک از دست ندهیم ، دیگر معنای زندگی را گم نخواهیم کرد.
پائولو کوئلیو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر