مرغ دریایی
در ساحل قدم می زدم وبا زنی پیروی سنت ماه ( نوعی مکتب اسراری زنانه که بر اساس هماهنگی نیروهای طبیعت کار می کند ) ، صحبت می کردم .
خیره به پرندگانی که روی دیواره ی ساحلی نشسته بودند، پرسید: دوست دارید یک مرغ دریایی را لمس کنید ؟
روشن بود که دوست داشتم . اما هر بار که به آن ها نزدیک می شدم ، پروازکنان می گریختند.
_ " بکوشید نسبت به آنها احساس عشق کنید . سپس ، این عشق را هم چون یک رشته نور ، از درون قلب خود بیرون بکشید و به قلب مرغ دریایی بتابانید . و در آرامش به او نزدیک شوید."
به توصیه های آن زن عمل کردم. و دو بار موفق نشدم ، اما در بار سوم ، گویی به حا لت " جذبه" وارد شده باشم ، توانستم مرغ دریایی را لمس نمایم . " جذبه " خود را با همان نتیجه ی مثبت تکرار کردم .
این تجربه را در این جا ، برای آنانی تعریف می کنم که مایلند دست به این تجربه بزنند.
دوست جادوگرم گفت : " عشق در جاهایی پل می زند که غیر ممکن می نماید ."
پائولو کوئلیو
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر